بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج در آستانهی برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران حج در آستانهی برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین
خیلی خوش آمدید برادران و خواهران عزیز؛ چه زوّار و حجگزاران خوشبخت و سعادتمندی که امسال چشمشان به دیدار کعبهی منوّره و مرقد نبیّ مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله) و ائمّهی بقیع روشن خواهد شد، و چه عوامل برگزارکنندهی این حرکت عظیم کشوری و مردمی. از دستاندرکاران اجرای حج، بنده صمیمانه تشکّر میکنم؛ زحماتشان حقیقتاً ارزشمند است و برگزاری یک حجّ سالمِ باشکوهِ معنوی منطبق با ضوابط مطلوب اسلامی حج، حقیقتاً یک توفیق بزرگی است که بخش مهمّی از آن را شما عوامل اجرای حج بر عهده دارید. خداوند انشاءالله از شما قبول کند و شماها را محفوظ بدارد.
دربارهی حج زیاد صحبت شده است؛ بزرگان، دیگران، فرمودهاند، ما هم مطالبی عرض کردهایم، لکن در حج بیش از اینها حرف هست و بحث هست و نکته هست؛ کمااینکه در یک روایتی هم از امام معصوم (علیه السّلام) همین معنا نقل شده است که راوی به حضرت عرض میکند که ما سالها است از شما راجع به حج میپرسیم، شما همینطور مطالب جدیدی را بیان میکنید، حضرت هم تصدیق میکنند، پاسخ مناسبی میدهند.
آنچه من امروز میخواهم عرض بکنم، این است که حج یک فریضهی چندلایه و چندبُعدی و پُرمضمونی است؛ هم جنبهی معنوی آن، هم جنبهی مادّی آن دارای ابعاد گوناگون است، لکن به نظر این حقیر دو نکته در حج جزو نکات برجستهی حج است که یک نکته مربوط میشود به درون انسان، باطن انسان، روح انسان ــ که تولیدکنندهی علم و معرفت و عزم است ــ یک نکته هم مربوط میشود به زندگی اجتماعی.
آن نکتهای که مربوط به درون انسان و باطن انسان و تربیت انسان و پرورش عزم و ارادهی صحیح در انسان است، عبارت است از مسئلهی «ذکر». در حج، ذکر یک عنصر بسیار مهمّی است. شما نگاه کنید از اوّل تا آخر حج، از احرام و مقدّمات احرام تا انجام عمره، بعد احرام حج، بعد وقوف و بقیّهی اعمال حج، سر تا پا متضمّن ذکر و یاد خدا است. لذا در قرآن کریم در موارد متعدّدی در همین زمینهی حج، امر به ذکر شده است؛ همین آیاتی که تلاوت کردند، و از جملهی این آیات: فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفاتٍ فَاذکُرُوا اللَّهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرام وَ اذکُرُوا اللَّهَ فی اَیّامٍ مَعدودات، فَاذکُرُوا اللَّهَ کَذِکرِکُم آباءَکُم، فَاذکُرُوا اسمَ اللَّهِ عَلَیها صَوَاف، همهاش ذکر؛ سر تا پا؛ چه در طواف، چه در سعی، چه در نماز طواف، چه در وقوف عرفات، چه در مشعر، چه در اعمال منی. سرتاپایحجذکراست،توجّهبهخدااست. اینذکر،منشأزندگیاست؛مهمّشایناست. وقتیمایادخدادردلمان بود و خشیت الهی بر اثر یاد خدا بر دل ما سایه افکند، این در حرکت زندگی ما، در ارادهی ما، در عزم ما، در تصمیمگیریهای بزرگ ما اثر خواهد گذاشت. ملّتی که احتیاج دارد به کارهای اساسی و بزرگ، آحادش باید با ذکر خدا مأنوس باشند.
ما گاهی سفارش میکنیم به حجّاج محترم و عزیزمان که در مکّه و مدینه به فکر آن چیزی باشید که جز در آن سرزمین گیر آدم نمیآید، نه به فکر آن چیزهایی که در همهجا هست؛ بازار همهجا هست، جنس و چیزهای چشمنواز و چشمگیر همهجا هست؛ آن [چیزی] که همهجا نیست کعبه است، مسجدالحرام است، طواف است، زیارت قبر مطهّر پیغمبر است؛ این است که فقط آنجا است؛ این چند روزی که آنجا هستید، این را دریابید؛ قدر این را بدانید. این تأکید ما به خاطر همین است که اگر ما متذکّر باشیم، یاد خدا باشیم، «فَاذکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُم تُفلِحون» دنبالِ ذکر، «فلاح» است. فلاح فقط رستگاری معنوی و روحی نیست؛ فلاح یعنی موفّقیّت، یعنی نجاح، یعنی در همهی کارها به هدف و مقصد دست یافتن؛ اینها ناشی از ذکر است؛ این یک عنصر اساسی حج، که مربوط به درون انسان است امّا سازندهی زندگی انسان است.
امّا آنچه مربوط به محیط اجتماعی است، مسئلهی «وحدت» است، مسئلهی یکپارچگی است، مسئلهی یکی دیدن است، مسئلهی ارتباط با آحاد مسلمان است؛ این مسئلهی خیلی مهمّی است در حج. مکرّر ما عرض کردهایم که خدای متعال به وسیلهی حضرت ابراهیم (علیه السّلام) نهفقط یک عدّهی خاصّی را، آحاد مردم را [به حج دعوت کرد]: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛ [میفرماید] ناس را، همهی مردم را، همهی آحاد بشر را دعوت کن برای حج. دعوت الهیِ همهی آحاد مردم در یک چند روز معیّن، در یک جای مشخّص، هر سال، معنایش چیست؟ معنایش این است که ارادهی الهی ــ ارادهی تشریعی الهی ــ بر این قرار گرفته است که آحاد مسلمانها به هم نزدیک بشوند، همدیگر را بشناسند، با هم همفکری کنند، با هم تصمیم بگیرند؛ خلأ بزرگِ امروزِ ما این است: «با هم تصمیم بگیرند». یک جا جمع بشوند که این جمع شدن یک خروجیِ مطلوبی برای عالم اسلام داشته باشد، بلکه برای بشریّت داشته باشد؛ ما دنبال این هستیم. البتّه مقدّمهاش تفاهم است، از ملّیّتها عبور کردن، از تفرّقهای مذهبی و فرقهای عبور کردن. مذاهب مختلفی در اسلام هستند که اینها در کنار هم، همه یک جور، همه با یک لباس، همه با یک حرکت، همه در یک نقطه [در حج گرد میآیند]؛ این اجتماع الهی است، این اجتماع اسلامی است، این، آن جنبهی بارز و روشن سیاسی حج است. این دو نکته در حج وجود دارد: هم نکتهی «ذکر»، هم نکتهی «اتّحاد و وحدت اسلامی». حالا البتّه در قرآن، در کلمات رسول مکرّم اسلام و بزرگان اسلام مسئلهی عدم تفرّق، مخصوص حج نیست؛ «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا و آیات متعدّد قرآن، از تفرّق و دشمنی با یکدیگر و مانند اینها نهی میکند مسلمانها را. خب، حالا این دو نقطهی برجستهی حج.
من اشاره کنم به اینکه در صحبت از حج باید نام مبارک جناب ابراهیم (علیه الصّلاة و السّلام) حتماً فراموش نشود. در قرآن درسهای زیادی از ناحیهی حضرت ابراهیم به ما داده شده که قرآن اینها را نقل میکند. یکیاش همین دعوت به حج است که «اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ»؛ و دستور به مردم که «وَ اتَّخِذوا مِن مَقامِ اِبراهیمَ مُصَلًّى» جایی که او ایستاده، آنجا نماز بخوانید، آنجا را محلّ نماز قرار بدهید. یا «عَهِدنا اِلىاِبراهیمَوَاِسماعیلَاَنطَهِّرابَیتِیَلِلطّائِفینَوَالعاکِفینَوَالرُّکَّعِالسُّجود؛ از این تطهیری که [به آن] مأمور شدند، انسان احساس میکند که قبل از حضرت ابراهیم یک مشکلاتی در این محل وجود داشته است که این بزرگوار علاوه بر اینکه قواعد بیت و پایههای خانه را بالا میبردند، تطهیر هم میکردند از آن خبائثی که حالا خیلی در تاریخ و در روایات ما روشن و دقیق نیست که چه بوده. بر همین اساس بنده عرض میکنم امسال حجّ ما، «حجّ برائت» است، بنا بر تعالیمیکه جناب ابراهیم به ما داده. البتّه از اوایل انقلاب برائت وجود داشته؛ از اوّل انقلاب در حج، برائت وجود داشته است، جاری شده است، باید هم بماند و باشد؛ لکن بالخصوص حجّ امسال، حجّ برائت است.
این حوادثی که حالا در غزّه پیش میآید و این حادثهی عجیب و عظیم، این آشکار شدن چهرهی خونآشام یک مجموعهی برخاستهی از تمدّن غربی، اینها چیزهایی است که توجّه به آن، مخصوص امروز و این روزها نیست؛ این در تاریخ خواهد ماند. آنچه امروز در غزّه و فلسطین دارد اتّفاق میافتد، این حملات وحشیانه و سگ هار صهیونیست و عناصر خونآشام صهیونیست از یک طرف، آن مظلومیّت و در عین حال مقاومت مردم مسلمان غزّه از یک طرف، هر کدام یک نشانهی عظیمی است در تاریخ، یک شاخصی است در تاریخ، که اینها میمانَد. اینها شاخصهای مهمّی است که راه را به آیندهی بشریّت نشان خواهد داد. ملاحظه میکنید که همین امروز، بازتاب این حادثه در جوامع غیرمسلمان، یک حادثهی شگفتانگیز و بیسابقه است. این اتّفاقی که الان در دانشگاههای آمریکا و بعضی از کشورهای دیگر میافتد، اصلاً سابقه که ندارد هیچ، اگر کسی ادّعا میکرد که ممکن است یک روز چنین چیزی پیش بیاید، هیچکس باور نمیکرد؛ کسی حدس نمیزد که چنین اتّفاقی بیفتد! این نشاندهندهی آن است که اینها شاخص است.
خب، وظیفهی ما چیست؟ از حضرت ابراهیم یاد بگیریم. شما ملاحظه کنید، حضرت ابراهیم (علیه السّلام) جزو پیغمبرهای دلرحم است. پیغمبرها از لحاظ خصوصیّات اخلاقی همه یک جور نبودند. حضرت ابراهیم خیلی دلرحم [بوده]؛ مثلاً وقتی ملائکه میخواهند بروند دیار لوط را عذاب کنند، حضرت ابراهیم با اینها بحث میکند که اگر میشود مثلاً به آنها رحم کنید. یُجادِلُنا فی قَومِ لوط؛ یعنی پیش ملائکهی الهی میخواهد وساطت کند، شفاعت کند که به آنها رحم کنید؛ یعنی یک چنین موجودی است ــ در بعضی از پیغمبرانِ دیگر اوضاع یک جور دیگر است؛ حالا حضرت ابراهیم را میخواهم عرض بکنم ــ یا در این آیهی شریفهی سورهی ابراهیم [میفرماید]: فَمَن تَبِعَنی فَاِنَّهُ مِنّی وَ مَن عَصانی فَاِنَّکَ غَفورٌ رَحیم؛ آنهایی که از من پیروی میکنند که خیلی خب پیروی میکنند، پیروان من هستند؛ [امّا] نمیگوید پروردگارا! آنهایی را هم که حرف من را گوش نمیکنند، اصلاحشان کن یا هدایتشان کن یا عذابشان کن؛ میگوید: فَاِنَّکَ غَفورٌ رَحیم؛ از آنها هم بگذر، به آنها هم بخشش کن؛ یک چنین دل رحیم و رئوفی دارد. در مورد غیرمسلمانهایی که با اسلام سرِ ستیزهگری ندارند، در سورهی ممتحنه، بعد از آنچه از حضرت ابراهیم نقل میشود، این آیات است که آن هم معلوم میشود مربوط به حضرت ابراهیم است: لا یَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین یعنی اگر همدین شما هم نیست امّا با شما ستیزهگری ندارد، نسبت به او با عدالت برخورد کنید، با انصاف برخورد کنید، به او نیکی کنید؛ یعنی با غیرمسلمانی که با شما ستیزهگری ندارد، کاری به کار شما ندارد، شما را اذیّت نمیکند.
یعنی ابراهیم یک چنین شخصیّتی است؛ با عاصی آنجور، با غیرمسلمان اینجور. [امّا] ببینید همین ابراهیم نسبت به یک جماعت دیگری چه جوری برخورد میکند: قَد کانَت لَکُم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذ قالوا لِقَومِهِم اِنّا بُرَآؤُا مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاءُ اَبَداً حَتّى تُؤمِنوابِاللَّهِوَحدَه؛ببینید، با یک جماعتی ــ جماعت دشمن ستیزهگر ــ اینجوری برخورد میکند! همان ابراهیمِ رحیم و رئوف و ودود که برای قوم لوط شفاعت میکند، برای عاصیها طلب مغفرت میکند و معتقد است به کفّاری که ستیزهگری ندارند باید نیکی کرد، همین ابراهیم در یک جا هم اینجور محکم میایستد و اظهار برائت میکند: اِنّا بُرَآءُ مِنکُم؛ ما برائت داریم از شما، وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء؛ بین ما و شما دشمنیِ آشکاری است، ما صریحاً با شما دشمنیم و دشمنی میکنیم. اینها چه کسانی هستند؟ آن کسانیاند که ستیزهگری میکنند. آنوقت، در همین آیهی سورهی ممتحنه، دنبالهی آن آیهای که قبلاً خواندم ــ که این هم باز مربوط میشود به فضای ذهنی حضرت ابراهیم ــ میفرماید: اِنَّما یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم وَ ظاهَروا عَلى اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم؛ با آن کسانی که شما را به قتل میرسانند، با شما میجنگند، شما را از خانه و دیارتان بیرون میکنند یا کمک میکنند به کسانی که شما را از خانه و دیار بیرون کردند، حق ندارید ارتباط برقرار کنید و دست دوستی به اینها بدهید؛ حق ندارید! یعنی باید بینتان دشمنی باشد؛ همان [چیزی] که ابراهیم فرمود: بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاء.
خب امروز در دنیا کیست که با مسلمانها دشمنی میکند، ستیزهگری میکند، آنها را میکشد ــ زنشان را، مردشان را، فرزندشان را ــ و آنها را از خانه و دیارشان بیرون میکند؟ چه کسی است؟ دشمن صهیونیست روشنتر از این در قرآن توصیف بشود؟ فقط هم دشمن صهیونیست نیست: وَ ظاهَروا عَلى اِخراجِکُم؛کسانیکهکمکمیکنندبهاو. چهکسیکمکمیکند؟اگرکمک آمریکا نبود، رژیم صهیونیستی قدرت داشت و جرئت داشت که اینجور وحشیانه با مردم مسلمان، با زن و مرد، با کودک، در آن محیطِ محدود اینجور رفتار بکند؟ نمیشود با این دشمن با روی خوش برخورد کرد؛ نمیشود با آنها با ملایمت رفتار کرد؛ چه آن که مباشر قتل است، چه آن که معاون قتل و پشتیبان قتل است، چه آن که خانه را ویران میکند، چه آن که از ویرانکنندهی خانه پشتیبانی میکند: وَمَن یَتَوَلَّهُم فَاُولاِکَهُمُالظّالِمون؛ اگر کسی با اینها دست دوستی داد، ستمگر است، ظالم است؛ اَلا لَعنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمی، نصّ قرآن، آیات قرآن اینها است. پس امسال برائت از همیشه بارزتر است. حجّ امسال، حجّ برائت است.
بایستی حجّاج مؤمن ــ چه ایرانی و چه غیرایرانی؛ از هر جا که هستند ــ بتوانند این منطق قرآنی را به همهی دنیای اسلام منتقل کنند. امروز فلسطین به این احتیاج دارد؛ به پشتیبانی دنیای اسلام احتیاج دارد. بله، جمهوری اسلامی منتظر این و آن نماند و نمیمانَد، لکن اگر چنانچه دستهای قویّ ملّتهای مسلمان و دولتهای مسلمان از اطراف بیایند و همراهی بکنند، تأثیرش خیلی بیشتر میشود؛ دیگر این حالت رقّتبار مردم فلسطین اینجور ادامه پیدا نمیکند؛ این وظیفه است. شما که آمادهاید، خدا کاری کند دنیای اسلام آماده بشود؛ انشاءالله.
راجع به وضع حجّاج محترم هم از زحماتی که چه بعثه، چه سازمان ــ هر کدام در نقش خودشان ــ و چه بقیّهی دستگاههای مربوط به سلامت و امنیّت و رفت و آمد و حمل و نقل و بقیّهی مسائل حجّاج [میکشند و] تلاش میکنند، ما تشکّر میکنیم؛ و تأکید میکنیم که برای آسایش حجّاج ایرانی و انجام یک حجّ مبرور و مقبول، هر چه میتوانند برنامهریزی کنند؛ این برنامهریزی لازم دارد. خب بحمدالله کارهای خوبی انجام گرفته و انجام میگیرد لکن برای اینکه این فاصلهی بین کاری که ما امروز میکنیم و کاری که انتظار داریم بتوانیم انجام بدهیم پُر بشود، باید انشاءالله برنامهریزی کنیم، خدای متعال هم انشاءالله به شما کمک خواهد کرد. از خداوند، تفضّلاتش را، رحمتش را، مغفرتش را برای امام بزرگوارمان، برای شهدایمان، برای گذشتگانمان مسئلت میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته